احمد مسجدجامعی در گفت‌وگو با ایکنا:

پیوندِ مبارک ایکنا و دانشگاهیان رمز توفیق ۲۰ ساله رسانه قرآن است

۲۱ آبان ۱۴۰۱ | ۰۷:۱۷ کد : ۵۰۴۳۳ ایکنا تاپ خبر
قائم مقام دایره‌المعارف بزرگ اسلامی معتقد است؛ یکی از دلایل مهم توفیق ایکنا، اتصال به شبکه دانشجویی و دانشگاه است و اینکه متناسب با تحولات روز خودتان نیز متحول می‌شوید؛ ظرفیت‌های جدید را شناسایی و دنبال می‌کنید. برای تداوم این توفیق باید به سمت تولیدمحتوا با محور علوم میان‌رشته‌ای قرآن حرکت کنید.
پیوندِ مبارک ایکنا و دانشگاهیان رمز توفیق ۲۰ ساله رسانه قرآن است

فعالیت‌های قرآنی در تهران قدیم، توسعه فرهنگی و به دنبال آن توسعه رسانه‌ای، پیدایش رسانه‌های دیجیتال، تخصصی شدن رسانه‌ها، فعالیت‌های خلاقانه در حوزه قرآن و دین، حرکت مداوم و مؤثر رسانه‌ای، مسئولیت اجتماعی خبرنگاران در قبال مخاطبان و... محور گفت‌وگوی ایکنا با احمد مسجدجامعی، قائم مقام دایره المعارف بزرگ اسلامی و وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی است. گفت‌وگویی که به انگیزه ورود ایکنا به بیستمین سال فعالیتش انجام شده است. مسجدجامعی که خود از ایده‌پردازان، حامیان و همراهان همواره رسانه قرآن بوده و هست در این گفت‌وگو به نکات جالبی درخصوص ایده شکل‌گیری رسانه قرآن اشاره کرده است. او تولد ایکنا را یکی از بهترین اتفاقات فرهنگی دوران وزارت خود و همچنین مولود مبارک نمایشگاه قرآن سال ۸۲ خواند. با ما همراه باشید.

 

ایکنا _ اگر موافق باشید برای آغاز بحث به موضوع توسعه رسانه‌ها و تخصصی شدن تولیدات رسانه‌ای که در دوران وزارت شما به صورت جدی دنبال شد و تولد ایکنا نیز محصول همان رویکرد توسعه‌محور بود، بپردازیم.

پیش از ورود به موضوع رسانه‌های تخصصی و تولد ایکنا باید ابتدا مقدمه‌ای در خصوص فعالیت‌های قرآنی کشور از گذشته تاکنون داشته باشیم. دورانی که خبر قرآنی و مباحث قرآنی خیلی محدود بود. نه اینکه فعالیت قرآنی کم بود. کار قرآنی یک سنت کهن در پایتخت دارد. قدیمی‌ترین مدرسه تهران «خانم» دارد و یک خانم آن را تأسیس کرده است. این مدرسه اکنون در محله امامزاده یحیی فعلی وجود دارد. به نظر مدرسه «فرهنگ» نام گرفته است. (ضلع جنوبی امامزاده یحیی)، البته آن بنا الان وجود ندارد. در این مدرسه و مدارس دیگر تهران قدیم، تعلیم قرآن از سال اول ابتدایی بخش مهمی از فعالیت‌های آموزشی بود. حتی مدارسی که بعد از مشروطیت راه‌اندازی شد به آموزش قرآن مقید بودند. دارالفنون هم همینطور. البته دارالفنون مدرسه متمولان بود. بعدتر خیران مدرسه‌ساز مدارس علمیه را ساختند. مدارس علمیه نه به معنای حوزوی بلکه به معنای اسم خاص. آخرین مدرسه علمیه آن دوران در ضلع جنوبی مدرسه سپه‌سالار (مدرسه عالی مطهری) بود که متأسفانه تخریب شد و تبدیل به کتابخانه مجلس. حالا آن مدرسه به خیابان جمهوری منتقل شده است. در همه این مدرسه‌های آموزش قرآن وجود داشته است. در کنار آموزش قرآن در مدارس، مباحث قرآنی در خانه‌ها هم انجام می‌شد. در تهران چندین سبک جلسات قرآن وجود داشت. به طور مثال کوچه مسجدجامع جلسات قرآن برای جوانان برقرار بود. جلسات محلی مشابهی ویژه نوجوانان در محله قنات آباد دایر بود و.. برخی جلسات قرآن در تهران قدیم نیز به شکل صنفی تشکیل می‌شد. مثل صنف خیاط‌ها،‌ صنف خرازها، صنف کفاش‌ها و... یک سبک جلسات قرآن هم برای گروه‌هایی که از استان‌ها و شهرستان‌های دیگر به تهران مهاجرت می‌کردند، برگزار می‌شد. به طور مثال جلسات قرآن قوچانی‌ها، خلخالی‌ها، تبریزی‌ها، اردبیلی‌ها و.. بنابراین در تهران در مدارس، محلات، صنف‌ها مشاغل کار قرآنی برقرار بود. خیلی از این جلسات که امروز در حسینیه‌ها و تکایا برگزار می شود آن زمان به دلیل اینکه خانه‌ها بزرگ بود و حیاط داشت در منازل برگزار می‌شد. آن دوران تعداد قرآن هم آنقدر زیاد نبود. شبهای قدر قرآن‌ها را از خانه‌ها به جلسات قرآن می‌بردند. رحل‌ها و قرآن‌ها را در جعبه بزرگی می‌گذاشتند و از این خانه به خانه بعدی می‌بردند؛ تمام جلسات یک معلم قرآن داشت و درس و بحث قرآنی فعال بود.

داستان قرآن‌آموزی در تهران قدیم خیلی پر خاطره و تأثیرگذار بود. مثلا در مدارس از کلاس اول و دوم به زبان فارسی عم جزء را یاد می‌گرفتیم. این اتفاق در یک روال و سنت فرهنگی راه خود را پیدا می‌کرد و همه مقید به انجام آن سنت بودند. البته معلم‌های قرآن نوآور هم داشتیم. مثلا خدا رحمت کند مرحوم «حسن بیگلری» استاد و مدرس قرآن کریم که شاگردانش او را با نام «سرهنگ بیگلری» می‌شناسند قبل از انقلاب اسلامی جزو معدود اساتید قرآن کریم بود که جلسات مداوم قرآن برای پرورش قاریان برگزار می‌کرد و جلسات قرآن ایشان در مسجد المصطفی(ص) میدان حسن‌آباد تهران برگزار می‌شد. ایشان تجوید قرآن را نوشتند و مقدمه آن را نیز مرحوم شیخ محمدتقی آملی از علمای بزرگ تهران قلمی کردند. یا مثلا معلم‌های قرآن واژه‌های قرآنی را استخراج می‌کردند و درباره مفاهیم آن با شاگردان بحث می‌کردند. یک دفترچه کوچک داشتیم که واژه‌های قرآنی و معانی آن را می‌نوشتیم. گاهی هم همان معلم‌های قرآن مفاهیم قرآنی را به انگیزه و مناسبتی بسط می‌دادند و تلاش می‌کردند که شاگردانشان را با تعالیم قرآن آشنا کنند.
در ماه مبارک رمضان جلسات قرآنی هر شب برگزار می‌شد. همچنین دهه اول محرم و دهه آخر ماه صفر جلسات ثابت بود. همه این فعالیت‌ها قرآنی بود ولی همه در قالب سنتی و با تغییرات اندک انجام می‌شد.

ایکنا _ بعد از انقلاب شکل فعالیت‌های قرآنی چه تغییراتی کرد؟

در حقیقت پس از انقلاب خیلی اتفاق ویژه‌ای در حوزه فعالیت‌های قرآنی انجام نشد. به طور مثال مسابقات بین‌المللی قرآن که اکنون انجام می‌شود قبل از انقلاب هم به نوع دیگری برگزار می‌شد. قاریان مصری پیش از انقلاب به ایران دعوت می‌شدند و قاریان ایرانی هم به مصر سفر می‌کردند. با این تفاوت که این اتفاق دولتی نبود بلکه خصوصی بود. قاریان مدعو به خانه‌های مردم می‌رفتند و به نظر من خیلی هم بهتر از آن بود که هتل بروند یعنی به نوعی آمیختگی فرهنگی با زندگی مردم به وجود می‌آمد. حتی سال‌های قبل از انقلاب هزینه‌های رفت و آمد قاریان را برخی از بازاریان و بازرگانان به عهده می‌گرفتند. آن سال‌ها برخی از این قاریان به حج مشرف شدند. مسابقات به انگیزه‌های مختلف در محلات و مدارس برگزار می‌شد؛ خاطرم هست مسجد مرحوم پدرم مسابقات قرآن داشتیم، در حسینیه ارشاد به شکل منظم مسابقات قرآن برگزار می‌شد، مسابقات قرآن دیگری به اسم مرحوم روزبه و... وجود داشت و در حقیقت فعالیت‌های قرآنی به معنای موضوع تلاوت، قرائت و آموزش در ایران همیشه وجود داشته است.

ایکنا_ برای فعالیت‌های خلاق در حوزه قرآن پس از انقلاب چه کردیم؟

پس از مدتی احساس کردیم تب و تاب فعالیت‌های قرآنی باید با وجوه جدیدی ادامه یابد و متناسب با وضعیت زمان و روز دنبال شود. بعد از انقلاب به نظرم تنها روزنامه جمهوری اسلامی صفحه قرآن داشت و بعد هم روزنامه اطلاعات این کار را در قالبی دیگر و محدودتر دنبال می‌کرد. باید اندیشه نوآوری در فعالیت قرآنی را جدی می‌گرفتیم. چند رویکرد جدید را اتخاذ کردیم. اول آنکه دیدیم وجه غالب فعالیت قرآنی در کشور، توجه به حوزه تلاوت، حفظ و قرائت قرآن بود و پیش و پس از انقلاب به همت سازمان اوقاف به برگزاری مسابقات قرآن می‌انجامید و باید همچنان به کار خود ادامه می داد. بنابراین سعی کردیم به وجه دیگری از فعالیت‌های قرآنی که به رویکرد فرهنگ، هنر و رسانه نزدیک است؛ بپردازیم. برای هنر همان تعریف رایج را مثال می‌زنم که به آمیختگی هنر و قرآن مربوط می‌شود. همه قرآن‌هایی که در موزه‌های عالم نگهداری می‌شود به این دلیل وجه هنری آن نگهداری و نمایش داده می‌شود. برای مثال قرآن «ابن بواب» را ایران چاپ نکرده است به نظرم ایتالیا چاپ کرده است و به جهت وجه هنری آن اثر هم چاپ کرده است نه به جهت جنبه قدسی قرآن که میان ما وجود دارد. در تمام موزه‌ها و کتابخانه‌های بزرگ دنیا حتما قرآن به عنوان یک اثر فاخر نگهداری می‌شود و حتما در بین این قرآن‌ها قرآن‌های ایرانی وجود دارد. چون فاخرترین این آثار برای ایرانیان است. البته در حوزه خط و خوشنویسی عثمانی هم کارهای خوبی انجام داده است ولی به لحاظ تذهیب، تجوید، آرایه‌ها و.. هیچ کشوری به پای ایران نمی‌رسد. من آثار مغربی‌ها را هم دیده‌ام و برخی از آن آثار را نیز در ایران کار کرده‌ایم مثل اثر «بسم الله الرحمن الرحیم» که قباد شیوا در اولین نمایشگاه قرآن کار کرد. اصل آن کار خط مغربی است ولی استاد شیوا آن را آنچنان آراست (به سبک جدید هم آراست نه به سبک سنتی) که وقتی من آن اثر را در یک مناسبتی برای وزیر فرهنگ مغرب فرستادم خیلی تعجب کرد که این اثر اینقدر زیبا و دلنشین خلق شده است. این وجه هنری در فرهنگ و سنت ایرانی وجود دارد. قباد شیوا استاد بزرگی است و این کار را به نیکی انجام داد. این اثرگذاری به دلیل این است که این هنر در سابقه فرهنگی و هنری ایرانیان معنا دارد. ورود و پرداختن به این  موارد خیلی مهم بود.

پیوندِ مبارک ایکنا و دانشگاهیان رمز توفیق 20 ساله رسانه قرآن است

یک بخشی از کار فرهنگی ما این بود که به موضوع هنرهای قرآنی (خط، تذهیب و خوشنویسی) بها داده شد. سالی یک قرآن چاپ می‌کردیم. خاطرم هست آن سال‌ها اصرار در اصرار بود که فقط خط عثمان طه چاپ شود. من همیشه از این قضیه پرسش داشتم که چرا ما باید اینقدر به خط عثمان طه مقید باشیم (البته حتما ملاحظاتی وجود داشته است) به هر حال من این سنت را قبول نداشتم و قرآن با خوشنویسان ایرانی چاپ می‌کردیم. مقید هم بودیم که حداقل سالی یک قرآن را برای چاپ حمایت کنیم. بخش خصوصی هم این کار را می‌کرد و سعی داشتیم از این فرهنگ که قرآن به خط عثمان طه خلاصه شود فاصله بگیریم؛‌ چون خودمان در ایران سبکی داشتیم، تعداد خط، سطر، آرایه‌ها، رنگ و... در فرهنگ خوشنویسی ایرانی معنا داشت. این وظیفه‌ای بود که برای خود تعریف کردیم که سنت خط و خوشنویسی در فرهنگ و هنر ایرانی تداوم پیدا کند. به یک سری موضوعات نو و جدیدی هم رسیدیم. برای مثال استاد محمد احصایی که خداوند ایشان را حفظ کند و می‌دانید گران‌ترین هنرمند شرق عالم است (یک صفحه از یک اثر ایشان یک میلیون و ۲۰۰ هزار دلار فروش می‌رود)، ایشان یک قرآن را کتابت کردند. فضای اینچنین ایجاد شد و هنرمندان ایرانی احساس کردند هنوز می‌توانند در این عرصه فعال باشند. یک هنرمند ترک (ترکیه در این زمینه سابقه دارد) آمد ایران و جایزه گرفت، او گفت قصد داشته هنر خوشنویسی را کنار بگذارد و طی سفرش به ایران و دیدن این شور و نشاط در هنرمندان خوشنویس به ادامه فعالیت هنری ترغیب شده است. 

برای مثال علی طه - برادر عثمان طه که ما قرآن او را در ایران چاپ کردیم؛ با دیدن فضای مطلوب رشد هنر قرآنی خیلی تشویق شد. این بخش از فعالیت هنری در حوزه قرآن ترویج داده شد.

ایکنا _ ترویج فعالیت‌های قرآنی در سایر حوزه‌ها را چگونه دنبال کردید؟

یک بخش دیگری از کار این بود که قرآن را در ساحات و حوزه‌های جدید، وارد کنیم. مثلا نسبت آن را با سینما و فیلم تعریف کنیم و وسواس داشتیم که این ورود عالمانه باشد و به شکل صورت‌سازی و با یک اسم به تنهایی پیش نرود. برای مثال یک بار گفتیم سینما از نگاه غیب و بعد این اسم را هم برداشتیم و از واژه «سینمای از نگاه ماورا» استفاده کردیم. این عنوان در واقع منظور سینمای دینی را دنبال می‌کرد و جالب بود که با اقبال عمومی هم مواجه شد. سینما از نگاه ماورا فراتر از سینمای ایران بود و نمایش بین‌المللی هم داشت و خیلی استقبال و بحث و نظر به دنبال داشت. یا مثلا در حوزه عکس و شعر هم کارهای دیگری در حوزه تعالی و دینی انجام شد. این نوآوری‌ها را به حوزه صنایع دستی هم رساندیم؛ برای مثال در حوزه فرش نمایشگاهی برگزار شد با عنوان «از عرش تا فرش» که با استقبال بی سابقه مواجه شد. به خصوص سفرای کشورهای عربی از این هنر ایرانی خیلی خرید کردند. بخشی دیگر از کار هم ترویج هنرهای مفهومی بود و همه این کوشش‌ها در پی آن بود که نسبت قرآن را با ظرفیت‌های جدید و نوین پیدا کنیم.

پیوندِ مبارک ایکنا و دانشگاهیان رمز توفیق 20 ساله رسانه قرآن است

ایکنا _ توجه به رسانه و نقش آن در ترویج مفاهیم دینی در آن دوران چگونه شکل گرفت؟

یک بخش از این فعالیت‌ها با توجه به همین موضوع؛ اهمیت و تأثیرگذاری تولید محتوا و اطلاع‌رسانی «حوزه رسانه» بود. همانطور که می‌دانید ۲۰ و اندی سال پیش ورود به تولید محتوای دیجیتال و خبرگزاری‌ها در ایران تازه در حال ایده و اندیشه بود و با امروز تفاوت‌های اساسی داشت. فکر کردیم این همه خبر، رویداد و اتفاق در حوزه‌های مختلف قرآنی اگر پشتیبانی خبری نشود به طور طبیعی تجربه‌ها هم منتقل نمی‌شود و فضای گفت‌وگوی میان‌رشته‌ای هم به وجود نمی‌آید. از این جهت به این فکر افتادیم یک هفته‌نامه قرآنی راه‌اندازی کنیم. بعدها مطلع شدیم این هفته‌نامه تنها هفته‌نامه قرآنی جهان اسلام است. ماه‌نامه و فصل‌نامه وجود داشت ولی هفته‌نامه قرآنی منتشر نمی‌شد. نام آن هفته‌نامه «گلستان قرآن» شد. این اسم هم برای خود حکایت‌هایی دارد. استان گلستان به عنوان مجموعه جدیدی در تقسیمات کشوری تعریف شده بود. ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان چشم‌روشنی تولد استان گلستان، نمایشگاه قرآن در آن استان برپا کردیم. نمایشگاه قرآن استان گلستان یک بولتن خبری هم داشت. اطلاعات قرآنی محلی را در آن منتشر کردیم و از قضا چقدر هم اخبار قرآنی در آن منطقه وجود داشت (منتها محلی‌ها نمی‌دانستند این اطلاعات خبر است و می‌تواند جنبه اطلاع‌رسانی و نشر داشته باشد). گلستان قرآن روزانه منتشر شد و با استقبال مواجه شد. این تجربه خوب سبب شد برنامه‌ریزی کنیم و گلستان قرآن را به صورت ملی و هفته‌نامه منتشر کنیم. این کار خیلی بحث و نظر بُرد. خاطرم هست تقریبا موافق این قضیه خیلی کم بود و شاید هم نبود! ولی ما به این نتیجه رسیده بودیم که اگر این اتفاق نیفتد حرکت جهشی در حوزه قرآنی هم به وجود نخواهد آمد و فعالیت قرآنی در حد همان بحث آموزش حفظ و تلاوت قرآن محدود و محصور می‌شود. از این جهت تصمیم گرفتیم هفته‌نامه گلستان قرآن را به صورت منظم منتشر کنیم و تا ۳۰۰ شماره هم پیش رفتیم. برای آغاز کار این هفته‌نامه فکر کردیم باید از فعالیت قرآنی تعریف جدیدی ارائه دهیم. بنابراین به حوزه بین رشته‌ای وارد شدیم. مثلا نسبت قرآن و شعر،‌ نسبت قرآن و نجوم، نسبت قرآن و پزشکی، نسبت قرآن و هنر و... این تعریف با فعالیت‌های رسانه‌ای در حوزه دیجیتال مقارن شده بود. خاطرم هست جهاددانشگاهی آن سال‌ها در نمایشگاه قرآن حضور فعال داشت و در بخش پایان‌نامه‌های قرآنی (بین‌رشته‌ای) معرفی و نمایش آن به صورت جدی فعالیت می‌کرد و این فعالیت با استقبال مخاطبان دانشگاهی مواجه شد. مباحثه‌هایی با فارغ‌التحصیلان دانشگاهی در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری علوم قرآنی انجام می‌شد و از طریق رادیو هم منعکس می‌شد. همان فعالیت نمایشگاهی منجر شد که ارشاد اولین فهرست پایان‌نامه‌های قرآنی را منتشر کند و «نخستین کتاب پایان‌نامه‌های قرآنی» همان سال‌ها منتشر شد.

آقای سیدمحمدباقر حجتی که استاد الهیات دانشگاه تهران بودند در این زمینه خیلی به ما کمک کردند.  در این زمینه ملاحظاتی هم به صورت جدی داشتیم. برای مثال نشریه گلستان قرآن تنها نشریه‌ای بود که کاور داشت و به دلیل حفظ حرمت اثر قرآنی حتی این نشریه را به گیشه هم نمی‌فرستادیم. 

ایکنا _ تاریخ و مقدمه مبسوط فعالیت‌های قرآنی در کشور و پیوند آن با مقوله فرهنگ و هنر خیلی شنیدنی است و از این بابت بسیار سپاسگزاریم. اگر اجازه دهید برگردیم به اندیشه ایجاد و حمایت از تأسیس خبرگزاری قرآن.

بله. این مقدمه برای آشنایی مخاطب با داستان شکل‌گیری ایده‌های نو قرآنی بیان شد. در برگزاری نمایشگاه قرآن من قطعا به این نتیجه رسیده بودم که ما یک ظرفیت خبرگزاری قرآنی را می‌توانیم داشته باشیم ولی پرسش آن بود که کجا این ظرفیت به‌ذات را می‌توانیم به فعلیت برسانیم. اگر خاطرتان باشد همان زمان که نمایشگاه قرآن در تهران - کانون پرورش فکری برگزار می‌شد. استان‌ها رقابت داشتند که استان ما در نمایشگاه شرکت نکرده و.. که بعدتر این نمایشگاه در استان‌ها و شهرستان‌ها نیز برگزار شد. با وجود این حجم فعالیت در حوزه قرآن سؤال جدی ما از خودمان این بود، آیا نمی‌توانستیم یک رسانه ویژه قرآن داشته باشیم؟ و با خود می‌گفتیم نبود این رسانه یعنی این تجربیات فرصت بیان و انتقال را از دست بدهند! و در صورت نداشتن رسانه مستقل قرآنی یعنی ما از یک وجه غافل می‌شدیم. با این رویکرد خواستیم که دوستان جهاددانشگاهی که تازه تجربه تولد ایسنا را داشتند و علاقه و همت مضاعف داشتند در حوزه قرآن به کمک ما در این امر بیایند. همان زمان جهاددانشگاهی در فعالیت‌های دانشجویی و قرآنی در نمایشگاه قرآن حضور فعال داشت و جوانانی که در آن مجال خدمت می‌کردند دغدغه انجام کار قرآنی داشتند. این بود که ما پوشش خاص خبری نمایشگاه را به این دوستان سپردیم. نمایشگاه قرآن آن دوران محل رفت و آمد عوام و خواص در حوزه‌های مختلف بود، یک ماه کامل (ماه مبارک رمضان)، از صبح تا شب برگزار می‌شد و حجم محتوای قابل انتشار در آن نمایشگاه خیلی بالا بود. نشست‌های قرآنی متنوع با حضور اساتید تراز علوم قرآنی و هنری، گفت‌وگو و مباحثه‌های علمی در حوزه قرآن و... تأثیرات جنبی مؤثری که نمایشگاه قرآن بر فروش محصولات و مکتوبات قرآنی گذاشت واقعا شگفت‌آور بود. برای مثال در حوزه پایان‌نامه‌های قرآنی می‌توانیم تعریف آن را در ایران قبل و بعد از نمایشگاه عنوان دهیم. با این همه به ذهنمان رسید که بی‌آنکه خیلی درگیر سلسله مراتب اداری باشیم - چون همان‌طور که می‌دانید همه خبرگزاری‌ها برای تأسیس از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تقاضا می‌کردند و پس از بررسی موضوع مجوز تآسیس آن رسانه صادر می‌شد.

پیوندِ مبارک ایکنا و دانشگاهیان رمز توفیق 20 ساله رسانه قرآن است

در مورد خبرگزاری قرآن ما از جهاددانشگاهی تقاضا کردیم که این فعالیت را آغاز کند. این آغاز با شب میلاد امام حسن مجتبی(ع) - مقارن با ۲۰ آبان ماه سال ۸۲ و با حضور رئیس جمهور وقت پس از مراسم تجلیل از خادمان قرآن انجام شد و تصمیم گرفتیم موجودیت خبرگزاری قرآن را اعلام کنیم. همچنین هزینه‌های حمایتی راه‌اندازی را تقبل کنیم. به این صورت خبرگزاری (ایکنا) متولد شد. آقای دکتر علی منتظری - رئیس وقت جهاددانشگاهی حتما در دل راضی از این تولد مبارک بودند و ملاحظات سازمانی و مسائلی هم برای این تأسیس داشتند که با توجه به راه‌اندازی چند سال قبل ایسنا طبیعی بود. تأسیس ایکنا به نظر من قدم خوبی بود که باید در حوزه رسانه‌ای کشور برداشته می‌شد. دلیل این خوش قدمی هم آن است که این رسانه ۲۰ سال تمام با موفقیت و بدون یک روز تعطیلی در حال فعالیت است. در حقیقت یکی از مولودهای مبارک نمایشگاه قرآن افتتاح خبرگزاری قرآن بود. 

ایکنا _ به نظر شما که شاهد تولد و رشد این رسانه - طی ۱۹ سال - از نزدیک و دور بوده‌اید؛ ایکنا در سومین دهه فعالیتش برای نقش‌آفرینی مؤثر و اخلاقی در دنیایی که انبوه اطلاعات و اخبار و همچنین انفجار آن را ناظر هستیم باید چه راهی را طی کند؟

گمان می‌کنم هنوز و همچنان ایکنا تنها رسانه قرآنی در سطح ملی و بین‌المللی است. رسانه‌ای که بدون یک روز توقف در تولید محتوا و به زبان‌های مختلف دنیا اخبار خود را منتشر می‌کند. تداوم در تولید و انتشار نکته خیلی مهمی است که در فعالیت رسانه‌ای محل بحث است. به نظر من یکی از دلایل مهم در توفیق ایکنا؛ اتصال به شبکه دانشجویی و دانشگاه است و اینکه متناسب با تحولات روز خودتان نیز متحول می‌شوید؛ ظرفیت‌های جدید را شناسایی و دنبال می‌کنید. پیشنهادی برای این توفیق و تدوام آن دارم؛ برای تولید خلاقانه رسانه‌ای باید به سمت علوم میان‌رشته‌ای حرکت کرد. مطالعات بین‌رشته‌ای قرآنی سبب بسط تولید محتوای رسانه‌ای در این حوزه می‌شود. به طور مثال اینکه گفتید در حال تولیدمحتوای مجله رایحه با موضوع «قرآن و مولانا»‌ هستید یعنی تولید خلاقانه را دنبال می‌کنید و بدانید که این مسیر را باید به طور جدی تداوم دهید. قرآنیات مولانا واقعا محل پرداخت رسانه‌ایست. مولانا در مجموع ۶ دفتر خود؛ ۵ دفتر به احادیث و یک دفتر به آیات قرآن پرداخته است که بررسی آن برای مخاطب امروز، هم ضروری و هم جالب است. ادبیات فارسی ما آمیخته با مفاهیم متعالی و انسان‌ساز قرآنی است. ادبیات جدید هم این ظرفیت را دارد. به نظر می‌رسد پیوند ایکنا و دانشگاه‌ها برای تولید محتوای قرآنی بسیار برکت‌آفرین است. به طور مثال اولین بار مرحوم دکتر جلال‌الدین مجتبوی، استاد فلسفه دانشگاه تهران در یکی از سخنرانی‌های خود اظهار تأسف کرد از اینکه پایان‌نامه‌های قرآنی تعدادشان کم است و همین سخن انگیزه معرفی و نمایش پایان‌نامه‌های قرآنی در نمایشگاه قرآن شد و در ادامه رشد این موضوع را شاهد بودیم. به نظر من پیوند ایکنا و دانشگاه و دانشجو را جدی بگیرید. دانشجو علاقه‌مند به ابداع و نوآوری است و این علاقه برای یک رسانه تخصصی فرصت بسیار مطلوبی است. ارتباط با دانشجو را همچنان حفظ و تقویت کنید. در مسایل قرآنی همواره باید مرجعیت خبری با ایکنا باشد. 

ایکنا _ این نکته کاملا علمی و صحیح است. به نظر شما برای حفظ و نگهداشت این مرجعیت خبری و با توجه به تولیدات ارزانی که شبکه‌های اجتماعی به عنوان رسانه‌های جایگزین و در موارد بسیاری بدون توجه به صحت و سقم اخبار انجام می‌دهند، چه باید کرد؟

باید توجه کرد که چه اتفاقی می‌افتد که مخاطب ما را باور می‌کند؟ آنچه سبب شور و اعتماد مخاطب می‌شود بخشی از حقیقت و بخش دیگر از نوآوری نشئت می‌گیرد. ورود به ساحات جدید مطالعه، مداقه و کارشناسی جدی اهل فن را می‌طلبد. به طور مثال ما برای برگزاری هر نمایشگاه جلسات اتاق فکر متعدد برگزار می‌کردیم و مطالعات موردی فراوان انجام می‌دادیم. بررسی می‌کردیم امسال چه کاری انجام دهیم که با سال گذشته متفاوت و متنوع‌تر ظاهر شویم و در نهایت به ذائقه مخاطب،‌ نیاز مخاطب و اعتماد دست یابیم. مخاطب‌شناسی در تمام شقوق جریان کار فرهنگی از الزامات اساسی انجام موفق کار است.

ایکنا _ به عنوان حسن ختام سخن لطفا توصیه‌ای به خبرنگاران ایکنا برای فعالیت مؤثرتر داشته باشید.

کار در خدمت قرآن بی شک عاقبت بخیری است. معتقدم خبرنگار دغدغه‌مند در حوزه قرآن باید به دنبال مانایی و اثرگذاری کار خویش باشد. در حقیقت رمز بقای کار فرهنگی رصد مداوم فضای زنده دانشجویی است و پیشنهاد می‌کنم این را در دستور کار خود قرار دهید وگرنه تکراری می‌شوید و مخاطب خود را از دست می‌دهید. در کار قرآنی باید مجموعه‌ای از افراد خوش فکر و اهل نظر و سخن را در جمع خود داشته باشید. گفت‌وگو و تعامل با اهل فن در همه رشته‌های علمی و هنری برکت‌آفرین است. به خصوص با وجود ریزرسانه‌ها و هزینه‌های محدود تولید محتوا در آنها باید به خلاقیت فکر کنید و حتی با تولیدکنندگان محتوا در رسانه‌های اجتماعی نشست و گفت‌وگو داشته باشید.

کلیدواژه‌ها: مسجدجامعی پیوند ایکنا و دانشگاهیان سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور جهاددانشگاهی


نظر شما :