برگزاری نشست نقد و بررسی مسابقات بین‌المللی قرآن در سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور

۰۴ خرداد ۱۴۰۰ | ۱۳:۱۱ کد : ۳۱۲۱۷ ایکنا
در نشست نقد و بررسی سی‌وهفتمین دوره مسابقات بین‌المللی قرآن از نرخ بالای آشفتگی مسابقات بین‌المللی قرآن و سایر رویدادهای قرآنی خبر داده و علت آن نیز نداشتن برنامه جامع برای مسابقات اعلام شد، همچنین در این نشست‌های نقدهایی در مورد آمار بازدید از مسابقات مطرح شد.
برگزاری نشست نقد و بررسی مسابقات بین‌المللی قرآن در سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور

به گزارش روابط عمومی سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور، نشست نقد و بررسی سی‌وهفتمین دوره مسابقات بین‌المللی قرآن جمهوری اسلامی ایران(اسفند‌ماه۱۳۹۹) بعد از ظهر سوم خردادماه ۱۴۰۰ با حضور مدیران برگزار‌کننده مسابقات سازمان اوقاف و امور خیریه و جمعی از فعالان و منتقدان، به همت ایکنا برگزار شد.

در این جلسه، محمد خواجوی، پیشکسوت قرآنی کشور و ناظر سی‌‌وهفتمین دوره مسابقات بین‌المللی قرآن، ولی یاراحمدی، رئیس اسبق مرکز امور قرآنی سازمان اوقاف و امور خیریه و رئیس کمیته طرح و برنامه ستاد عالی هماهنگی مسابقات قرآن کشور، محمدرضا پورمعین، فعال قرآنی(به صورت ارتباط مجازی)، داود جعفری، دبیر جشنواره تلاوت‌های مجلسی، محمدمهدی عزیززاده، مدیرکل کمیسیون توسعه فعالیت‌های تبلیغی و ترویجی قرآن و سمیه حاجعلی، از بانوان فعال قرآنی و مدیر دارالقرآن امام علی(ع) هر کدام به نقدهای جدی در مورد سی‌وهفتمین دوره مسابقات بین‌المللی قرآن پرداختند. همچنین مهدی قره‌شیخلو، رئیس مرکز امور قرآنی سازمان اوقاف و امور خیریه و حمید مجیدی‌مهر، دبیر سی‌و‌هفتمین دوره مسابقات بین‌المللی قرآن نیز حضور داشتند.

محتوای این نشست به صورت کامل در دو بخش منتشر می‌شود. بخش اول به صحبت‌های منتقدان حاضر در جلسه اختصاص یافته و بخش دوم که فردا، پنجم خردادماه منتشر می‌شود؛ شامل پاسخ متصدیان و عوامل برگزاری مسابقات است.

تاریخ‌مصرف اهداف مسابقات گذشته است

محمد خواجوی: همین که در کشور چنین جلساتی تشکیل و برای یک فعالیتی نظر و نقد و بررسی ارائه می‌شود، کار خوبی است که ای کاش در عرصه‌های دیگر نیز چنین مواردی صورت گیرد.

برخی اختلاف‌نظرها به نوع نگاهی که به مسابقات وجود دارد، بازمی‌گردد. زمانی [اوایل پیروزی انقلاب اسلامی] نگاه به مسابقات این بود که به دنیا ثابت کنیم [به دلیل شائبه‌هایی که به تفاوت قرآن ایرانی‌ها با دیگر مسلمانان وجود داشت] ایرانی، مسلمان است. در دنیا نگاه مثبتی به ما وجود نداشت. مسئله دیگر این بود که باید فضایی ایجاد می‌شد تا مردم وارد آن می‌شدند. این اهداف اولیه مسابقات بود و الان این موضوعات، تاریخ مصرف خود را از دست داده است. اما اکنون قضیه به گونه‌ای پیش رفته است که گویی فعالیت بسیاری از اعضای جامعه قرآنی در قرائت و حفظ خلاصه شده و دیگر هیچ چیزی را قبول ندارند.

ما هنوز هم هر وقت می‌خواهیم از مسابقات خبر دهیم، عناوین بسیار بزرگ و عظیمی به کار می‌بریم،‌ در حالی که این صرفاً یک رویداد قرآنی همچون بسیار رویداد قرآنی دیگر است. وقتی این نگاه به کار داشته باشیم، از نظر خروجی به مشکل می‌خوریم. ما باید نگاه درست و منطقی به مسابقات داشته باشیم. اگر وزن مسابقات به صورت صحیح دیده شود، شاهد نگاه‌های افراط و تفریطی به آن نخواهیم بود.

موضوع دیگر در مورد تشریک مساعی است. این موضوع باید مانع و جامع باشد، ما به درد خودکم‌بینی برای تشریک مساعی دچار نیستیم. وقتی می‌گوییم تشریک مساعی مانع و جامع باشد، یعنی اینکه کسی را منع نکنیم، چون ممکن است با رویداد به مشکل بر بخوریم. اگر این تشریک مساعی منطقی باشد، خوب است در غیر این صورت ضرورتی ندارد همه را وارد عرصه اجرای مسابقات کنیم.

نقدهایی تند به اصل مسابقات

ولی‌ یاراحمدی: ضمن عرض خسته نباشید به برگزارکنندگان مسابقات، در ابتدا در مورد مدیریت و مشارکت‌پذیری در مسابقات بین‌المللی قرآن جمهوری اسلامی ایران مطالبی را عرض خواهم کرد. یک سری مفاهیم هستند که باید آنها را بپذیریم،‌ یکی از این مفاهیم تعلق داشتن مسابقات به نظام جمهوری اسلامی است. مسابقات قرآن، نماد توجه شیعه و جمهوری اسلامی به قرآن و فعالیت‌های قرآنی است. اگر بخواهیم وجه تمایز خودمان را با سایر کشورها اعلام کنیم یکی از این وجوه، همین مسابقات قرآن است. توجهی که مقام معظم رهبری به این مسابقات دارند و حتی استقامت سازمان اوقاف در طول چهل سال گذشته در برگزاری مسابقات، نشان‌دهنده این است که این رویداد، متعلق به یک شخص، سازمان یا یک وزارتخانه نیست. بر همین اساس باید نوع برگزاری و شیوه‌های مدیریت و خرد جمعی که برای مراحل طراحی‌، برنامه‌ریزی و اجرا به کار گرفته شود، باید مؤید این موضوع باشد.

در دوره‌ای که مسابقات را تحویل گرفتم، مسابقات در ذیل معاونت فرهنگی برنامه‌ریزی می‌شد و مجموعه سازمان اوقاف در آخرین لحظات برای پشتیبانی به صحنه می‌آمد. همان روزها این موضوع، مشکلاتی را در برگزاری مسابقات ایجاد کرده بود، تلاش بنده بر این بود که سطح مدیریت مسابقات ارتقا یابد، برای برنامه‌ریزی محتوایی باید به جامعه قرآنی و مطالعات تخصصی اتکا می‌کردیم، اینجا جای به کارگیری ظرفیت ستاد عالی مسابقات برای مشورت و طراحی است. اینجا جای استفاده از خرد جمعی صاحب‌نظران حوزه قرآن است. اما در صحنه اجرا تلاش شد، مسابقات با حداکثر ظرفیت سازمان اوقاف برگزار شود. سر جمع سرمایه‌های انسانی و تجربیات موجود در سازمان اوقاف به ما یک خروجی‌ مطلوبی را می‌دهد که باعث می‌شود در اجرای کلان مسابقات اثربخشی بیشتری داشته باشیم.

تلاش شد از ظرفیت سایر دستگاه‌های کشور، چه دستگاه‌های قرآنی و چه دستگاه‌های ملی برای بهره‌برداری بیشتر در اجرا استفاده شود. سال‌های آخر تلاش ما بر این بود با مراکز بین‌المللی و از جمله مرکز اسلامی انگلیس و سایر مراکزی که فعالیت قرآنی داشتند، وارد مذاکره شویم تا بتوانیم از ظرفیت آنها نیز استفاده کنیم.

در دوره بعدی مدیریت مرکز امور قرآنی سازمان اوقاف،‌ این مهم با برون‌سپاری‌ها از سازمان خارج شد و عملاً کل ظرفیت سازمان اوقاف به کار گرفته نشد. اعتقاد من بر این است که در دوره‌ اخیر مسابقات بین‌المللی هم به خوبی از ظرفیت سازمان اوقاف استفاده نشد که این مسئله می‌تواند آگاهانه یا از ناآگاهی باشد، اگر ما نتوانیم در برنامه‌ریزی و اجرای مسابقات از ظرفیت سازمان اوقاف، حداکثر استفاده را ببریم، چگونه می‌توانیم از ظرفیت سایر دستگاه‌ها بهره‌مند شویم؟

شاید یکی از دلایلی که باعث شد بودجه مسابقات به طور کامل در وقت برگزاری پرداخت نشود، به همین علت است که برخی از بدنه اوقاف خودشان را جزئی از گروه برگزارکننده نمی‌دانند. البته آقای قره‌شیخلو، وارث این تفکر است که از دوره قبل برای مسابقات مانده است، اما ایشان می‌توانستند برای این دوره هم قدم‌هایی را بردارند تا بدنه سازمان اوقاف در زمینه مدیریت و برگزاری با مسابقات «آشتی» کند.

به نظرم حتی اگر از تجربه و دانش کافی هم بهره‌مند باشیم، باز هم نیاز داریم از ظرفیت فکری ستاد عالی مسابقات استفاده کنیم. ما برای گسترش فرهنگ قرآن و همه‌گیری آن در ابتدا باید از همه ظرفیت سازمان اوقاف و نیز سایر دستگاه‌های قرآنی بهره‌مند شویم. علاقه به خدمت به قرآن در بین دوستان مرکز امور قرآنی نباید مسابقات را در درون این مرکز منحصر کند. این روش ادامه کار و پیمودن راه ارتقای سطح برگزاری مطلوب مسابقات را با مشکل مواجه خواهد کرد.

دو نگاه به مسابقات بین‌المللی وجود دارد، یک نگاه این است که مسابقات بین‌المللی قرآن صرفاً یک رویداد تخصصی در رشته قرائت است. عموماً اساتید قاری این نوع نگاه را به مسابقات دارند و آنچه که برای آنها مهم است این است که فرم و داور، جایگاه، چند شرکت‌کننده و مواردی از این دست وجود داشته باشد. این نوع نگاه حداقل‌ترین نگاه ممکن به رویدادی است که می‌تواند دارای ظرفیت فرهنگی و اجتماعی در مقیاس ملی و بین‌المللی باشد. بیانات مقام معظم رهبری مؤید این رویکرد و نگاه دوم به مسابقات بین‌المللی قرآن است که می‌فرمایند: مسابقات، بهانه‌ای برای دستیابی به اهداف والاتر قرآنی در سطح جهان اسلام است.

در این نشست از خرد و خردورزی صحبت شد، اما در پایان از کلماتی همچون تصمیم مدیریتی سخن به میان آمد و این نشان می‌دهد در برگزاری مسابقات براساس تفکر شخصی کار شده است.

تشریفاتی بودن ستاد عالی مسابقات 

این جلسه برای بررسی عملکرد ستاد عالی مسابقات قرآن برگزار نشده است، اگر ستاد عالی مسابقات عملاً جایگاهی داشت، بلافاصله بعد از برگزاری مسابقات بین‌المللی باید چندین جلسه برای نقد و بررسی آن برگزار می‌شد. بنده به عنوان مسئول یکی از کمیته‌های این ستاد، اولین جلسه‌ای که دعوت شده‌ام، همین جلسه است که یک نشست رسانه‌ای است. بنابراین در مشورت‌گیری از ستاد و کمیته‌های آن به حداقل‌ترین شکل ممکن اکتفا شد. البته کار کارشناسی با عجله همراه نیست،‌ اگر مدیران قبلی تصمیماتی گرفته‌اند تا زمانی که کار کارشناسی جدی روی طرح جدید انجام نشده باشد،‌ باید به تصمیمات مدیران قبلی احترام گذاشته شود. برای مثال اگر ما مسابقات شکوفه‌ها را به آموزش و پرورش واگذار کرده‌ایم نباید عجله‌ای در برگرداندن آن داشته باشیم، بلکه باید مراحل کارشناسی را با دقت طی کنیم تا به نتیجه‌ای جدید برسیم.

در آخرین جلسه شورای معین ستاد عالی هماهنگی مسابقات قرآن کشور مقرر شد تا مدل برگزاری مسابقات بین‌المللی قرآن ارائه و بعد مسابقات اجرا شود. آن موقع که مسابقات بین‌المللی در حال برنامه‌ریزی در مرکز امور قرآنی بود، ما در ستاد عالی مسابقات در حال تصویب آیین‌نامه کمیته‌ها بودیم. حدود ۱۰ دستور را در همان ایام به کمیته ما داده بودند تا بررسی کنیم. در حالی که می‌توانستید خیلی راحت تعدادی از کارشناسان ستاد را دعوت کنید تا به مدلی از برگزاری مسابقات برسید که بهترین کارایی و حداقل اشکالات را داشته باشد.

مدل برگزاری مسابقات بین‌المللی مشخص نبود و نمی‌دانستیم مسابقات مجازی، ‌غیر حضوری، ‌نیمه‌حضوری،‌‌ رسانه‌ای یا ... است. با تعاریفی که از کار در فضای مجازی داریم نمی‌توانیم به ارزیابی دقیقی از این مدل بپردازیم، عجله در تغییرات و تصمیمات مدیریتی را متوجه ستاد یا کمیته‌های آن ندانیم. موضوع دیگری که باید به آن اشاره کنم رویکرد رسانه‌ای مسابقات شامل اهداف، محتوا و پیام پنهان و آشکار ..گفتمان رسانه‌ای است که به اعتقاد من این رویکرد ملی و بین‌المللی نبود.

یکی از مشکلات ما آمارگرایی است که در این دوره از مسابقات گاهی تا ۹ میلیون نفر مخاطب و بیننده نیز اعلام شد. اما آیا تمام این ۹ میلیون بازدیدکننده واقعاً مسابقات را دیده‌اند و از آن اثر گرفته‌اند؟ واقعا در شبکه شاد یک دانش‌آموز رفته تلاوت‌ها را دانلود کرده و گوش بدهد؟ این روش ارائه آمار، مجموعه را فریب آماری داده است.

اسناد باید منتشر شود که چگونه ممکن است، مسابقات، ۹ میلیون مخاطب داشته باشد؟ هنوز بسیاری از اساتید از کم بودن اقبال عمومی در محافل قرآنی ناله سر می‌دهند، حال چه اتفاقی افتاده که مسابقات به یک باره ۹ میلیون بازدید‌کننده پیدا کرده است؟ این آمارها که مبنای علمی و عقلایی ندارد برکت کار قرآنی را می‌گیرد.

موضوع دیگر تأکید بر اولین‌ها بود. در مسابقات بین‌المللی بارها تأکید شد که اولین مسابقات مجازی دنیا هست و مکرراً از سوی مجریان مسابقات نیز اعلام می‌شد، در حالی که در یک گزارش خبری ادعا شده بود که قبل از مسابقات ایران، مسابقات مجازی دیگری هم برگزار شده است. چرا ما بر اولین بودن تأکید داریم؟ یا اینکه مکرراً اعلام می‌شد: «کشورهای دیگر نتوانستند و مسابقات خود را تعطیل یا تعلیق کردند یا به تعویق انداختند»، آیا این بیان رویکرد بین‌المللی است که بگوییم دیگران نتوانستند، برگزار کنند و فقط ما از عهده این کار برآمدیم؟

همین اواخر، کشور امارات، مسابقات را بسیار باشکوه و به صورت حضوری برگزار کرد و صحنه مسابقات شکوه جدی داشت و همه در سالن نشسته بودند. مسابقاتی که در تانزانیا در استادیوم ورزشی و فضای باز برگزار شد نیز به همین صورت بود. به هر حال در شرایط کرونایی که زندگی همه ما مختل شده بود، تصمیم گرفته و مسابقات برگزار شد از آن دفاع می‌کنند و ما نیز تشکر می‌کنیم، اما این را قبول ندارم که این تصمیم با نظر جمعی ستاد عالی مسابقات انجام شده است.

اینکه گفته شود این بهترین مدل بود، نیز اشتباه است، اگر بنا بود یک مدل کوچک شده‌ای از مسابقات را به این شکل برگزار کنیم، ‌اگر برگزار نمی‌کردیم، بهتر بود. می‌توانستیم این مسابقات را به عنوان یک دوره مجازی جدید برگزار کنیم و سی‌وهفتمین دوره مسابقات بین المللی را به صورت حضوری در سال بعد برگزار کنیم. اینکه قبل از دریافت گزارش بازرسی‌ها، نقد و بررسی، ارزیابی علمی و آماری بیاییم و از صدور شیوه برگزار مسابقات مجازی حرف بزنیم چندان مناسب نیست.

در مورد صرفه‌جویی نیز مطالبی مطرح شده است که جای نقد دارد و یک قیاس غلط است. صرفه‌جویی در مدل حضوری با همه مقتضیات آن، مانند اسکان و رفت و آمد و ...با صرفه‌جویی در مدل غیر حضوری اشتباه است. این مدل باید در جای خود سنجیده شود. شما هزینه‌ها را مستند به ما بدهید، گروهی را تعیین کنید تا ببینیم واقعاً در این مدل برگزاری چقدر صرفه‌جویی شده است؟ البته روحیه دقیق و منضبط آقای قره‌شیخلو در مصرف بیت‌المال را تحسین می‌کنم و جای تشکر دارد و با شناختی که از ایشان دارم، قطعاً تلاش برای صرفه‌جویی اتفاق افتاده است. بر همین اساس اگر گفته می‌شد، تلاش شده است تا صرفه‌جویی صورت بگیرد، بهتر بود. اما اینکه گفته شود نسبت به سال قبل ۶۰ درصد صرفه‌جویی شده، درست و به جا نیست.

ای کاش قبل از مسابقات، جلساتی برگزار می‌شد و چند کارشناس دعوت می‌شدند تا سیاست رسانه‌ای درستی تدوین می‌شد تا هم قرآنی،‌ هم بین‌‌المللی و‌ هم وحدت‌بخش سخن گفته شود. آن موقع می‌توانستیم بگوییم یکی از ابعاد مسابقات بین‌المللی یعنی اطلاع‌رسانی به درستی دیده شده است. باید به هر ترتیبی که می‌شد، فضای شهر تهران قرآنی می‌شد. باید صدا و سیما بیشتر به کار گرفته می‌شد.

کم اهمیت دانستن فعالیت قرآنی بانوان 

سمیه حاجعلی: به عنوان یک فعال قرآنی متوجه برپایی مسابقات بین‌المللی قرآن بانوان نشدم. بر روی مسابقات بانوان، کار رسانه‌ای انجام نمی‌شود. بعید می‌دانم کسی در این جلسه، نام نفر اول بخش بانوان در مسابقات سی‌وهفتم را در ذهن داشته باشد!

فضای قرآنی کشور کاملاً مردانه است و بانوان هیچ سهمی ندارند. البته یک سری مشکلات شرعی وجود دارد و منکر آن نیستیم، اما آیا نمی‌توانستیم در اثنای پخش مسابقات آقایان یک زمانی را برای معرفی بخش بانوان، داوران و شرکت‌کنندگان اختصاص دهیم؟ چرا بخش بانوان باید این میزان مهجور باشد. ما هنوز نتوانسته‌ایم یک الگوی مناسب برای فعالیت‌های قرآنی بانوان به کل جامعه اسلامی ارائه دهیم. همین می‌شود که بسیاری از افرادی که قاری قرآن بوده‌اند به عرصه‌های دیگر رفته‌اند و هنر خود را در فضای دیگر ارائه می‌دهند. باید در قبال این بخش از جامعه که اتفاقاً خیلی فعال‌تر از آقایان هستند، خودمان را مسئول بدانیم.

با این وجود در فضای کلی هیچ نشانی از بانوان نیست، گویی هیچ کار فرهنگی از سوی آنها انجام نشده است، این در حالی است که اصل قرآنی کردن خانواده‌ها از طریق مادر که محور خانواده است، صورت می‌گیرد. می‌توانستیم با تکریم قهرمانان قرآنی در بخش بانوان و فعالیت‌هایی از این دست به تکریم آنها بپردازیم. هر سال در بخش آقایان رشته جدید به مسابقات اضافه می‌شود، اما در بخش بانوان دغدغه‌ای به چشم نمی‌خورد. اگر می‌توانیم مسابقات حفظ بانوان را با رعایت تمام موازین شرعی برگزار کنیم، پس چرا این کار را در عرصه تلاوت و ... انجام نمی‌دهیم.

مسابقات قرآن را در اتاق داوران خلاصه نکنیم

درخواست من این است که مسابقات را فقط در اتاق داوری نبینیم و از رفتن به این سمت نگران باشیم. مسابقات یک پدیده فرهنگیِ ملی و اجتماعی است، اینکه می‌گوییم ظرفیت، یعنی همین.

مسابقات قرآنی، در اندازه خود باید سهم خود را برای این میزانی که از موقوفات و بیت‌المال مصرف می‌کند در حق مردم ادا کند.

داوود جعفری: برای من فقط یک سؤال که البته جواب آن واضح است، وجود دارد و آن هم اینکه آیا مسابقات بین‌المللی قرآن ایران مختص سازمان اوقاف یا تمام نهادها و سازمان‌های کشور است؟ این یک سؤال بسیار سنگین است. اگر همه عزیزان خودشان را متولی برگزاری مسابقات می‌دانند، چطور می‌شود در یک بخش کم‌کاری به وجود بیاید و عملکرد نهادهایی که باید همراه باشند خودش را نشان نمی‌دهد و بار بر روی یک مرکز به نام مرکز امور قرآنی سازمان اوقاف بیفتد. این مرکز یکی از اعضای ستاد عالی هماهنگی مسابقات قرآن کشور است که باید فعالیت داشته باشد. قرار است ما در ستاد عالی مسابقات کشور از همه نهادها و دستگاه‌ها بهره ببریم و به نتیجه مطلوب برسیم. لذا مطلوب بود به غیر از مرکز امور قرآنی چند نفر دیگر از اعضای ستاد عالی مسابقات حضور داشتند و از آنها سؤال می‌شد که جمعی به نام ستاد عالی مسابقات که در رأس امور مسابقات قرار دارد و قرار است، مسابقات در زیر چتر حمایتی از این عزیزان با مشارکت جامعه آنها انجام شود، کدام بخش کم‌کاری کرده و دارای نقص بوده است. امیدوارم در نشست‌های آتی به این موضوع نیز پرداخته شود.

در این نشست البته آقای قره‌شیخلو به عنوان دبیر ستاد مورد نظر باید بگویند نقش اعضای ستاد در برگزاری این همایش بسیار بزرگ چیست؟ در حوزه تبلیغ و ترویج، ‌فرهنگ‌سازی، ‌رسانه و ... چقدر بهره‌ برده‌اند؟ اگر بهره‌ای برده شده است، اعلام شود و اگر هم بهره‌مندی‌ای صورت نگرفته است، هیچ اشکالی ندارد، اگر ذکر شود.

کیفیت را قربانی صرفه‌جویی نکنیم

اینکه گفته می‌شود همه دستگاه‌ها با شرح وظایف همراهی داشته باشند، حرف درستی است و من هم قبول دارم. اما اعتقاد دارم برای صرفه‌جویی هزینه‌ها نباید هر کاری کرد، نباید به بهانه کم کردن هزینه، مسابقات را در یک سالن کوچک و تاریک برگزار کرد. این یک کار غلط است. برگزاری مسابقات در سالن برج میلاد چه اشکالی داشت؟ نباید چینش صحنه اختتامیه به گونه‌ای باشد که مهمان ویژه مراسم برای قرار گرفتن در جایگاه به سختی بیفتد. آیا لوکیشن یک رویداد بین‌المللی باید به این صورت باشد؟ حس بین‌المللی بودن رویداد نباید مورد توجه قرار گیرد. پشت این فضا آبروی نظام قرار دارد و اشکالاتی از این دست کم نبود.

اگر کسی آمد و گفت برگزاری یک رویداد بین‌المللی با صرفه‌جویی در هزینه برگزار شود، حرف غلطی است، چرا که هزینه کردن در این بخش اگر مدیریت، ‌طراحی و برنامه‌یزی به خوبی انجام شود، یک نوع سرمایه‌گذاری است. امسال فضای مجازی این قابلیت خوبی را ایجاد کرده بود و اگر هزینه‌ای صورت می‌گرفت، می‌توانستیم شاهد بیشترین اثرگذاری باشیم. بازاری برای نشر اخبار وجود دارد که به نظر من از آن در مسابقات بین‌المللی استفاده نشد. آیا باید همه زور ما این باشد که صدا و سیما به مسابقات بپردازد و سازمان زیباسازی حجم بیشتری به تبلیغات شهری ما اختصاص دهد؟

من به عنوان یک شخص که جشنواره‌ای کوچک برگزار می‌کند می‌توانم سالن میلاد را رزرو کنم، اما مسابقات بین‌المللی نمی‌تواند این کار را کند؟ به اعتقاد من صرفه‌جویی در این قبیل کارها نه تنها صرفه‌جویی نیست، بلکه ضربه زدن به اصل مسابقات است.

چرا مسابقات اینقدر کوچک شد که تبدیل به یک برنامه تلویزیونی شود و همه چیز در یک شبکه تلویزیونی خلاصه شود. در فضای مجازی اینقدر ظرفیت وجود دارد که صدا و سیما در آن پیدا نیست. مخاطبانی که برخی پلتفرم‌های مجازی دارند، صدا و سیما تا کنون نداشته است.

آمار و ارقامی هم که اعلام شد، محل نقد است. من در جشنواره تلاوت‌های مجلسی حدود ۸۰۰ هزار نفر را به صورت ثابت پای برنامه قرار داده‌ام، اما به نظر می‌رسد این آمار و این حجم از مخاطب پای ثابت برنامه نبوده است. بزرگ کردن این آمار باید در مسیر خود می‌بود.

نرخ بالای آشفتگی مسابقات 

محمدمهدی عزیززاده: واقعیت امر این است که برای ارزیابی کلان رویدادی مانند مسابقات بین‌المللی قرآن جمهوری اسلامی ایران که اگر نگوییم بزرگ‌ترین، حداقل جزء دو اقدام بزرگ قرآنی کشور است، به نظر می‌رسد نیازمند یک مقدماتی هستیم، اگر نه گرفتار ارزیابی اجرایی ادوار گذشته خواهیم شد.

نمی‌توانیم یک مسابقه قرآنی که تراز جمهوری اسلامی و پیشانی کار قرآنی جمهوری اسلامی ایران در جهان اسلام است، ارزیابی کنیم در حالی که فاقد یک برنامه جامع پیش‌برنده برای آن رویداد هستیم. آن مسابقه را در حد یک رویداد رقابتی قرآنی نخبگانی تعریف کرده‌ایم و شاخص‌های علمی و فنی برای ارزیابی‌ها نداریم.

مسئله اصلی این است که مسابقات مانند بسیاری از رویدادهای دیگر فاقد کلان‌برنامه‌های جامع و پیش‌برنده و شاخص‌ها و سنجه‌های دقیق علمی برای ارزیابی دقیق است. این برنامه‌ است که تعیین می‌کند این یک رقابت نخبگانی قرآنی است یا یک رویداد و نهاد تأثیرگذار در فضای فرهنک عمومی کشور است.

ما نمی‌دانیم چه چیزی باید سنجیده شود، آیا باید افزایش آمار بازدیدکننده‌ها، اجرائیات، افزایش جوایز، افزایش شرکت‌کنندگان در مسابقات، کاهش هزینه‌ها یا موفقیت‌های مسابقات و ... سنجیده شود. این موارد باید به چه ملاک و سنجه‌هایی باید سنجیده شود تا مشخص شود پیش‌برنده است یا نیست؟

آن چیزی که باید در مسابقات سنجیده شود، هدف‌گذاری‌هایی است که معمولاً در سنجش‌ها از آن غفلت می‌شود. کارکردها محقق شده است یا خیر؟ همچنین اثربخشی این رویداد در فضای بین‌المللی و داخلی بر اساس آمار و عددهای دقیق سنجیده شود.

آسیبی که در ادوار مختلف وجود داشته بالا بودن نرخ آشفتگی مسابقات است، عدم ثبات در سیاست‌های کلان حاکم بر مسابقات در ادوار مختلف به شدت مشاهده می‌شود. یکی از کارهای کمیسیون توسعه فعالیت‌های تبلیغی و ترویجی قرآن کریم این بود که هر دوره از مسابقات را به طور دقیق مورد رصد قرار می‌دهد. در مسابقات شاهد هستیم که سیاست‌های اجرایی در یک سال ۱۸۰ درجه تغییر پیدا می‌کند. یک بار گفته می‌شود، مسابقات سطح قرآنی نخبگانی دارد، بعد سال بعد رویکرد به رویکرد عمومی تغییر پیدا می‌کند.

سیاست‌های یک رویدادی که می‌خواهد طراز باشد، باید ثبات داشته باشد، نرخ آشفتگی مسابقات و سیاست‌های مسابقات در سال‌های گذشته عدد خوبی نبوده است. بسیار تمایل دارم در این موضوع بحث و بررسی شود. این دوره چه میزان در مسیر ثبات و تعیین تکلیف سیاست‌های کلان حاکم بر مسابقات حرکت کرده است؟

موضوع دیگر اینکه این دوره مجازی در ادوار آینده به چه شکلی ادامه پیدا خواهد کرد و قرار است چه نسبتی با مسابقات حضوری و ادوار گذشته داشته باشد؟ تمام مطالبی که بیان شد به علت نبود برنامه جامع است. استانداردها را برنامه جامع تعیین می‌کند. تا زمانی که مسابقات دارای یک سند دقیق و یک برنامه عملیاتی راهبردی و کلان نباشد تمام این بحث‌ها به نقطه نهایی خود نمی‌رسد.

روز ۲۰ اسفند‌ماه ۹۹، اختتامیه مسابقات بوده است، چه بسا خوب بود، قبل از این، جلسه‌ای تشکیل و حرف‌ها شنیده می‌شد. می‌توانست یک جلسه فوق‌ا‌لعاده برگزار و در آن همین مباحث مطرح شود.

برای من این سؤال وجود دارد، چرا کشورهایی با توانایی مالی و سابقه اجرایی بیشتر از ایران، زیر بار برگزاری مجازی مسابقات نرفتند؟ من مطمئن هستم آنها یک هدف و برنامه‌ مشخص داشته‌اند که با مدل مجازی سازگاری نداشته است. هیچ شکلی نمی‌تواند راه مدل حضوری را بگیرد. در مورد آمار هم بسیار جای نقد وجود دارد، عددی که در اختتامیه اعلام شد، بسیار عجیب بود و تاکنون شاهد چنین اعداد و ارقامی در فضای قرآنی نبوده‌ایم. من خودم برخی روزها از فضای اینستاگرام دنبال می‌کردم که اعداد بسیار اندک بود. بسیار خوب خواهد بود اگر توضیحات اقناعی مطلوبی در این مورد ارائه شود.

در آخرین دوره مسابقات سراسری قرآن که در اصفهان برگزار شد، برای بازدید به محل این مسابقات رفتم، اگر از برگزاری این رویداد اطلاع قبلی نداشتم به هیچ طریقی نمی‌توانستم متوجه چنین رویدادی شوم. هیچ توجیهی وجود ندارد که فقط به سالن اکتفا کنیم و بقیه موارد را نادیده بگیریم. ما نمی‌توانیم در مملکت مسابقاتی در این سطح برگزار شود و فضای عمومی شهر میزبان در جریان نباشد. بحث فضاسازی رسانه‌ای و تیم تبلیغاتی مسابقات باید بیشتر از سایر بخش‌ها مورد توجه قرار گیرد.

معرفی مقصر اصلی 

محمدرضا پورمعین: مسابقات ایران، پیشرفت بسیار خوبی داشته و در طراز مسابقات بین‌المللی دنیا قابل تقدیر و ستایش است و اگر به همین نحو پیش برود، چیزی از مسابقات دیگر کشورها کم ندارد. نقاط ضعف در مسابقات بین‌المللی قرآن که امکانات و ثروت بسیار بیشتری از ما دارند، همواره وجود داشته است. مسابقات ایران به ویژه از زمان مدیریت آقای یاراحمدی، دچار جهش شد و جا دارد از ایشان به خاطر بنیانگذاری این فعالیت‌ها و استقلال تصمیم‌گیری به سهم خودم تقدیر کنم. همین باعث شد مسابقات جهش خوبی پیدا کند و در طراز مسابقات بین‌المللی دنیا نمایان شود. بعد از این مسابقات مقداری دچار یکنواختی شد. البته در دوران مدیریت آقای سیدمصطفی حسینی هم پیشرفت‌های خوبی داشتیم، اما این پیشرفت‌ها به نسبت انتظاری که وجود داشت، سرعت پیدا نکرد.

نکته‌ای که باید بدون تعارف به آن اشاره کرد، برگزاری مسابقات قرآن در شرایط کرونایی است که جای تشکر از برگزارکنندگان دارد. طراز، عدالت،‌ اطلاع‌رسانی، جوایز، صرفه‌جویی و مواردی از این دست بسیار خوب بود، اما زمان و مکان می‌توانست بهتر و بیشتر مورد توجه قرار گیرد. لذا بر همین اساس دو پیشنهاد دارم،‌ پیشنهاد اول این است که نگاه بررسی‌گونه به مدل برگزاری مسابقات داشته باشیم، در این موضوع حدود هشت مدل پیشنهادی دارم. نکته دوم هم چگونگی ایجاد این تغییرات است. در این تغییرات مباحثی همچون، رشته‌ها، نوع اطلاع‌رسانی، استفاده از تکنیک‌های هنری، فنی و اجتماعی، دخالت مردم در رأی دادن، بحث گروه‌های سنی، کار تیمی و ایجاد ابتکارات در کنار مسابقات است.

من در کمیته‌ای عضو هستم که بیش از شش ماه است، حتی یک تماس تلفنی با موضوع کمیته انجام نداده‌‌ایم، از این کمیته چه انتظاری می‌توان داشت؟ ضمن احترام به همه افراد تعداد معدودی صاحب‌نظر با تجربه در این امر در کشور وجود دارند که به راحتی هم قابل دسترس هستند و می‌توانند به شما کمک کنند. معتقدم شخص جنابعالی مقصر درجه یک عدم استفاده از امکانات و نظرات افراد هستید. درخواست دارم، فضا باز نگاه داشته شود، همه ما به دنبال ارتقای مسابقات هستیم و جایی که لازم باشد به دفاع حقیقی از مسابقات خواهیم پرداخت. در برخی موارد با برگزارکنندگان مسابقات هم نظر هستیم و به دستگاه‌هایی که همکاری نمی‌کنند، نقد داریم.

کلیدواژه‌ها: مسابقات بین‌المللی قرآن سی‌وهفتمین دوره مسابقات بین‌المللی قرآن سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور


( ۱ )

نظر شما :